روز گذشته نامه مهدی کروبی یکی از رهبران محصور جنبش سبز خطاب به حسن روحانی رییسجمهور در حالی منتشر شد که او از سال ۱۳۸۹ تا کنون در حصر غیرقانونی و غیر شرعی به سر میبرد. انتشار این نامه از آنجا اهمیت مییابد که آقای کروبی در «حصر ظالمانه»ای به سر میبرد که بسیاری از کارشناسان «مسبب» این حصر را، رهبر جمهوری اسلامی میدانند، اما آقای کروبی با «شجاعت» و «صراحت» ، مدل حکومتی فعلی ایران را به چالش کشیده و خواستار برپایی دادگاهی برای «بیان سخنان» و «ارائه ادله تقلب» در دو انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ میشود. دراین زمینه بخشی ازنظرات کنشگران و فعالان سیاسی را برگزیده ایم .
طاها پارسا در سایت زیتون در این خصوص نوشته است : مهدی کروبی دست کم در شش مورد به تلویح و اشاراتی نسبتا صریح، به رهبر جمهوری اسلامی و مشی رهبری و سیاست های حکومتی او اشاره، بلکه انتقاد دارد. تا پیش از دوران حصر و بلکه در شش سال گذشته نیز، کسی از کروبی به یاد ندارد که این گونه رهبری را نقد کرده باشد و یا سیاست هایش را موجب «نابودی کشور» و «به ناکجاآباد رفتن مملکت» دانسته و «ثروت و فرزندان این ملت را قربانی مطامع بلند پروازی های او» بداند. طعنه ی کروبی به بصیرت و نجابت رهبری با این تعبیر به اوج می رسد «چه رقت انگیز است این توهم اربابان قدرت که فکر می کند عزت و ذلت بندگان خدا در اختیار آنان آست » . وی درخواستی برای رفع حصر ندارد. او بدرستی رفع حصر را مطالبه ی جنبش اعتراضی ۸۸ نمی داند بلکه کماکان تریبونی می خواهد برای آنکه «ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ وآنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاه های قانونی و غیرقانونی گذشت را به اطلاع عموم» برساند. رهبر جنبش سبز از مدعایش در خصوص تقلب ها و مهندسی ها در انتخابات گامی به عقب ننشسته است و محل نزاع را هنوز فراموش نکرده است. گویی امروز ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ است و دقایقی چند از پیام تبریک رهبری به احمدی نژاد، نگذشته است.
محمد نوری زاد منتقد و فعال سیاسی در مصاحبه با سحام نیوز معتقد است که این نامه درست در یک شرایطی منتشر شد که با یک حمله آقای خامنهای، فردی مانند آقای هاشمی، یک حرف توییتری خودش را پس میگیرد و زود اصلاح میکند. به گمان من هر دیالوگی که با حاکمیت اینچنینی و تمامیتخواه برقرار بشود، ارزشمند است. نامه آقای کروبی در ذات خود، نامه خوبی است. به جهت اینکه هم دایره ادب را رعایت کرده و هم اینکه محکم از مواضعی سخن گفته که حاکمیت را به چالش کشیده و بسیاری از نقاطی که حاکمیت به آن «غرور» میورزد، مانند «نجابت» را کاملا نقد کرده و به تعبیری حاکمیت را در جایگاهی قرار داده که این شما هستید که باید فرو بریزید. من هر دیالوگی را که بشود با حاکمیت برقرار کرد و هر چالشی که بشود ایجاد کرد و حاکمیت را در معرض یک پرسش بزرگ قرار داد که «مردم مجازند، آزادند و حق دارند که اعتراض کنند و فریاد بکشند و این شما هستید که شاهراه گلوی مردم را بستهاید و برای آنان تنگنا ایجاد کردهاید» میستایم و نامه ایشان را نامه بسیار خوبی میدانم. در عین حال که ایشان در این نامه به لحاظ «روحانی» بودن، چارچوبهای نظام را دارد حفظ میکند، ولی باز هم یک گامی به جلو است. واقعیت این است که نظام جمهوری اسلامی نشان داده که در مجموع این ۳۷ سال، هیچ آزمون خوبی برای بقا نداشته و به عبارتی امتحانش را پس داده، به همین دلیل نامه آقای کروبی فارغ از این نگرش که ایشان خواستار «اسلامیت» و «جمهوریت» نظام است، اما در نوع خود بسیار نامه خوبی است و من سپاسگذار ایشان هستم که ایشان در حصر این نامه را نوشته، با توجه به اینکه این احتمال وجود دارد که ایشان مجددا در تنگنا قرار بگیرند، باز هم چنین نامه غرور آفرینی را مینویسند و منتشر میکنند.
Leave a Reply