دوسیاست موازی رهبرجمهوری اسلامی برای امتیازگیری از غرب !

آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی همیشه در طول عمر سیاسی خود برای پیشبرد اهدافش دو سیاست موازی را توسط یاران خود به پیشبرده است از آن جمله در دوران حاضر نیز این سیاست را به خوبی اجرا کرده ،از طریق دولت حسن روحانی سیاست تنش زدائی و گفتگو با غرب و از طریق اصولگریان همچون سردار قاسم سلیمانی سیاست تهاجمی و تقابل با منافع غرب در منطقه. بیانیه اخیر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران علیه خاندان سلطنتی و حکومت بحرین، یک اقدام عجیب دردنیای دیپلماسی و مغایر با اهداف دولت روحانی می باشد .برخی کارشناسان سیاسی که مسائل ایران را پی گیری می کنند تغییرات اخیردرکادر معاونین وزارت خارجه را از علل انتشار این بیانیه می دانند (برکناری حسین امیرعبداللهیان، معاون امور عربی و آفریقایی وزارت امورخارجه که نزدیک به نیروی قدس بود و به «دیپلمات انقلابی» شهرت داشت).

شایان ذکر است که این تغییرات در وزارت خارجه ،واکنشهای زیادی در ایران داشته است، از ابراز ناخرسندی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گرفته تا بیانیه بسیج دانشجویی شش دانشگاه در تهران که تصمیم آقای ظریف را به دیدار وی با همتای آمریکایی اش سه روز پیش از این تصمیم ربط داده و شائبه هماهنگی وی با آمریکا را مطرح کرده است. در همین راستا می توان بیانیه قاسم سلیمانی را واکنشی دانست به این برکناری، آن هم در حالی که سیاست دولت اعتدال و امید بر اساس تنش زدائی با کشورهای همسایه استوار است و صدور این بیانیه با چنین لحن و محتوائی در حقیقت چوبی لای چرخ سیاستهای دولت روحانی است.

تأثیر منفی چنین وضعیتی بر سیاست خارجی حسن روحانی روشن است، آن هم در شرایطی که زمان به نفع آقای روحانی حرکت نمی کند. او از سویی در حال ورود به واپسین سال ریاست جمهوری خود است و باید برای حفظ جایگاهش در ریاست دولت خود را آماده کارزار کند و از سویی، برگ برنده ای که در این کارزار می تواند داشته باشد، یعنی حل بحران هسته ای و رفع تنش با غرب، با به پایان رسیدن قریب الوقوع ریاست جمهوری باراک اوباما در آمریکا نیز در معرض تهدید قرار دارد. آقای روحانی و وزیر امور خارجه اش محمدجواد ظریف شاید با وجود بحرانهایی که مخالفان داخلی شان در سیاست خارجی می آفرینند، توانسته باشند همچنان اعتماد نسبی دولتمردان آمریکایی را به خود جلب کنند، اما آینده آمریکا چه در دست هیلاری کلینتون باشد و چه دونالد ترامپ،‌ کار آنها دیگر به این آسانی نخواهد بود و هر آنچه رشته اند می تواند با بحرانهایی که موضعگیریها و رفتارهای مخالفان داخلی شان در پی می آورد، یکسره پنبه شود. رهبران منطقه و غرب نیز چه بسا به این بیندیشند که بهتر است تا زمانی که تکلیف ادامه حیات دولت آقای روحانی مشخص نشده، برنامه هایشان را طوری بچینند که برای جانشین احتمالی او که می تواند از جناح تندرو باشد، آماده شوند.

نوشته‌های تازه

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*