نظام ولایت فقیه،حکومت فریب و دروغ است .

بلاخره با تمام سعی و کوششی که مسوولان دولتی و نظامی _ امنیتی برای فریب افکار عمومی و دولت های خارجی به خرج دادند، نتوانستند با دروغ و شانتاژ به اهداف خود دست پیدا کنند و مشخص شد که سپاه پاسداران هواپیمای اوکراینی را سرنگون کرده است. حکومت آیت الله ها در طول این ۴۰ سال حیات خود، نه این مورد، اولین فریب شان بوده که رسوای عالم شدند و نه آخرین بار شان خواهد بود. پرواضح است که اکنون با رو شدن این جنایت، مدتی سر و صدا راه می اندازند و شروع به توپ و تشر می کنند، بعد با  وعده وعید به مردم و خانواده جان باختگان، یکی دو نفر را عزل خواهند کرد و در ادامه همان افراد عزل شده را در مسوولیت های دیگر به کار می گماردند و داستان همیشگی فریب مردم را پی می گیرند و آن چه می ماند فقط و فقط همان سیستم و نظامی است که مسبب اصلی چنین فجایعی بوده و مردمی که ۴۰ سال است روز خوش در زندگی خود ندیده اند. در یک ماه اخیر طبق اخبار و آمار اعلام شده در رسانه های حکومتی حداقل نزدیک به ۲۰۰۰ تن از هموطنان ما جان خود را از دست دادند.۱۵۰۰ تن در اعتراض های مدنی هدف گلوله های سپاه و نیروهای سرکوب گر قرار گرفتند، ۵۹ تن در زمان بر گزاری مراسم دفن قاسم سلیمانی زیر دست و پا در کرمان جان دادند و ۲۱۵ تن نیز مصدوم شدند، از ۱۷۶ مسافر کشته شده در هواپیمای اوکراینی هم ۱۴۷ تن ایرانی بودند، در حادثه دیگر، ۱۹ تن در پرت شدن اتوبوس مسافربری در دره جان خود را از دست دادند و ۲۴ تن زخمی شدند و امروز هم خبر خارج شدن قطار از ریل منتشر شده است.این ارقام تنها مربوط به آماری است که عمومیت پیدا کرده و همگان از آن مطلع هستند، مسلماً آمار های سانسور شده اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.

۴۰ سال از حاکمیت جمهوری اسلامی در کشورمان می گذرد، در این چهار دهه هر روز شرایط بدتر و اهمیت به جان و زندگی مردم کمتر شده است. با توجه به شرایط و بحران های موجود در کشور؛ اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، یک واقعیت آشکار است که  نظام جمهوری اسلامی در ایران ناتوان از  حل مشکلات و بحران های حاکم بر آن است و هر چه بیشتر پیش می رویم، تسلط و مدیریت کشور بیشتر از قبل از کنترل مسوولان حکومتی خارج و نظام فشل تر می شود. بر همین اساس مسئولان حکومتی نه توان مهار و مدیریت بلایای مختلف را دارند و نه نظام جمهوری اسلامی سیستمی است که بر اساس منافع و ارتقاء رفاه و امنیت در زندگی شهروندان بتواند نقش ایفا کند.اکنون کلیت نظام جمهوری اسلامی  برای ادامه حیات خود، صرفاً متکی به قدرت نظامی و نهادهای امنیتی است.تحمل این وضعیت از سوی آن دسته از مردم که به پذیرش وضع موجود تن داده اند، تنها یک پیام و پیامد دارد و آن سوختن در جهنم جمهوری اسلامی و نوبت خود را انتظار کشیدن، برای پرداخت هزینه های غیر قابل جبران است. اگر تا دیروز دوست و آشنا، فامیل و … زندگیشان بر باد رفت، کشته شدند، در تصادف جان باختند، سرطان گرفتند یا سکته کردند و …  هر لحظه تمام نمونه های ذکر شده ممکن است، بر سر ما آوار شود و در آن زمان فرصت جبران به راحتی امکان پذیر نیست.یک بار برای همیشه باید تکلیف خود را با نظام فشل و ناکارآمد جمهوری اسلامی روشن کرد و در چهار چوب مبارزه مدنی حکومت را به تغییر و پذیرش نظر اکثریت جامعه وادار کرد.از این رو از همین امروز با اعتصابات عمومی و تحریم انتخابات فرمایشی زمینه ارتقاء مبارزه مدنی را برای تغییر زندگی خود و تحمیل خواسته هایمان به حاکمیت ناکارآمد جمهوری اسلامی عملی کنیم.

نوشته‌های تازه

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*