در جمهوری اسلامی تغییر سیاست خارجی بدون تغییر در سیاست داخلی امکان پذیر نیست

برخلاف باور موجود که عده‌ای گمان میکنند سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی با رفتن و آمدن دولت‌ها تغییر کرده است با مرور کارنامهٔ نظام جمهوری اسلامی در ۳۰ سال اخیر می‌توان به روشنی دریافت که اگر دولتی خارج از ادبیات و واژگان مرسوم حکومت هم عمل کرده اما نهادهای اصلی حاکمیت خیلی سریع به ذات و اساس خود یعنی «تصاد با غرب» بازگشته‌‌اند چنان که چهار دولت پس از جنگ هر کدام قرائت خاص خود از اسلام ، مسائل ایران و روابط خارجی را داشتند اما اصول کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی با صلابت خود را حفظ کرده است . بر اساس قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی در صحنۀ بین‌الملل سه هدف دارد :

۱- تشکیل یک حکومت شیعه : بسیار روشن و طبیعی‌ست که برای تحقق یک حکومت شیعی زمینۀ ائتلاف با هیچ کشور دیگری وجود ندارد زیرا هیچکس در جهان به دنبال تشکیل چنین حکومتی نیست .

۲- مبارزه با امپریالیسم و استکبار که شامل قدرت‌های بزرگ و اسراییل میشود : الان برای مبارزه با امپریالیسم و استکبار نیز هیچ کشور دیگری وجود ندارد که با آن ائتلاف کنیم . روسیه و چین نیز مدت‌هاست وارد فاز دیگری شده‌اند .

۳- دفاع از حقوق مسلمان و مستضعفین جهان به خصوص حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش شیعیان : حمایت از ضعفا در برابر قدرتمندان ممکن است یک اصل انسانی باشد اما همین موضوع باعث هراس بسیاری از دولت‌ها از جمهوری اسلامی بخاطر دخالت در امور داخلی‌شان شده در نتیجه ما امروز نه تنها متحدی در منطقه و جهان نداریم بلکه فقط کشورهایی در دایرۀ عملکرد سیاست خارجی نظام حضور فعال دارند که بخشی از جمعیت‌شان شیعه هستند .

آنچه نظام ولایت فقیه حاکم بر ایران را از دیگر کشورهای خاورمیانه متمایز کرده همین ماهیت عقیدتی آن است و اگر جمهوری اسلامی در این مواضع تغییر ایجاد کند که دیگر جمهوری اسلامی نیست . در نظام جمهوری اسلامی زیر نفوذ قدرت‌های بزرگ نرفتن یک اصل است . مقاومت در برابر اسرائیل عقیده است دفاع از حقوق مسلمانان یک اصل و عقیده است و هرفردی که در گوشه‌ای از این حاکمیت قرار دارد باید به این ماتریس اعتقادی وفادار باشد و حداقل در ظاهر خود را حامی این ویژگی‌ها نشان دهد زیرا اگر جمهوری اسلامی روزی جهت‌گیری‌های کلان خود در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای را تغییر دهد قطعاً کارگزاران راهروهای قدرت نیز تغییر پیدا خواهند کرد و بخش دیگری از رنگین‌کمان اندیشه و سیاست در جامعهٔ ایرانی فعال خواهند شد. هرچند این سیاست‌ها به اقتصاد کشور لطمات جدی وارد کرده اما جمهوری اسلامی هرگز پدیده‌ای اقتصادی نبوده است . تصور کنید جمهوری اسلامی بخواهد عضو گروه ۲۰ شود و این گروه به گروه ۲۱ تغییر نام دهد کما اینکه عربستان ترکیه و برزیل و هند عضو آن هستند و از گروه‌های تاثیرگذار اقتصادی و سیاسی ست اما با چنین عضویتی دستور کار ، اولویت‌ها ، و گرایشات بین‌المللی جمهوری اسلامی هم به همان تناسب تغییر میکند . مثلاً اگر مسئولان جمهوری اسلامی در کنار سران گروه ۲۰ قرار بگیرند که همگی سکولاریسم را نه در مبنای فلسفی بلکه در مبنای مدیریتی و سیاستگذاری پذیرفته‌اند آنگاه مجبور به پذیرش تعهداتی میشود که مبانی هویتی و مشروعیتی‌ آن را خدشه‌دار میکند.

در همین راستا کل سیستم مشروعیتی و حاکمیتی کشوری مثل مالزی در چارچوب افزایش صادرات ، سرمایه گذاری خارجی و رفاه مردم است و با نظم موجود جهان کاملاً سازگار است . جمهوری اسلامی چنین پدیده‌ای نیست نظم داخلی آن بر اساس نظام عقیدتی ، دینی و انقلابی بنا شده و سیاست خارجی آن نیز در تداوم سیاست داخلی‌ست از این رو این مقاله به تغییرناپذیری سیاست خارجی بدون تغییر سیاست‌های داخلی تاکید دارد و هیچ دولت و هیچ رئیس جمهوری در آمریکا هم حتی اگر نام خانوادگی او عبدالرحمان باشد نمی‌تواند بدون تغییر موضع حکومت ایران دربارۀ اسراییل دستاوردی در عادی‌سازی روابط داشته باشد.

نویسنده: دکترمحمود سریع القلم

نوشته‌های تازه

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*