الف) آنچه در محافل مدنی می گذرد:
اوایل روی کار آمدن نظام ولایت فقیه در ایران،در محافل رسمی، مدنی رسانه ای غرب کوچکترین انتقادی از آن مشاهده نمی شد. ظاهراً فروپاشی شوروی را مدیون کمربند سبز اسلامی انقلاب اسلامی در ایران و مجاهدین افغانی و سایر مسلمانان تاثیر یافته از این انقلاب، همچون چچن ها و غیره می دیدند.گرچه ایجاد حمام خون در منطقه و هلال شیعه، باعث رونق کارخانجات اسلحه سازی و صنایع وابسته غرب و تبدیل خاورمیانه به انبار این تسلیحات گردید، اما به مرور زمان نوعی تغییرات ملموس در اذهان دولتمردان،محافل مدنی و رسانه ای غرب،علیه گستاخی های اتمی رژیم بوجود آمد.بخصوص اینکه سرانجام پی بردند که برابر روایتی امام زمان شیعیان قرارست ، زمانی ظهور کند که تا مرفق اسب وی خون غیر شیعیان سراسر کره زمین را فرابگیرد.این کار با اسلحه معمولی شدنی نیست و غرب بخصوص اروپائی ها، نگران تولید آن موجود وحشتناک آخرالزمانی هستند.در غرب، اعم از اروپا و آمریکا و..حرف اول و آخر را در انتخاب دولتمردان،احزاب و صندوق آرا و اقبال مردم از برنامه های این احزاب و رهبران آن می زند.اکنون در مجموع یک تغییر بنیادی-پنداری در محافل مدنی علیه شرارت ها و گستاخی های رژیم دیده میشود که به ناچار،آثار خود را در طرز تفکر و عملکرد دولتمردان به جا می گذارد.
در کانادا و استرالیا،دولتمردان مخالف رژیم هستند و در اغلب کشورهای دیگر نیز همینطور،حتی انگلستان بعنوان پدرخوانده رژیم بعلت حضور قطر و پاکستان به عنوان مجریان سیاست های لندن در خاورمیانه،دیگر نیازی به رژیم تهران احساس نمی کند. حتی دولتمردان دموکرات آمریکا که خالق رژیم و تقویت کننده و حامی آن در سنوات بعد بودند، اکنون نگرانی هایی از رژیم و شقاوت هایش، در داخل و خارج ،بخصوص بمب اتمی امام زمانی اش دارند.یکی از دستآورد های حیاتی رژیم،که غرب و بخصوص اروپائی ها و آمریکا را گول میزد، پروسه اصلاحات و اصلاح طلب ها بودکه وزیر خارجه مربوطه به کمک تیم نیویورکی ها و نایاک و دیگران، زمینه گمراهی مقامات غرب را، فراهم می ساخت، که به اصلاح طلبان امتیاز بدهند تا حداقل در قوه مجریه نظام بر اصولگراها پیروز شوند.اکنون این امتیاز با یک دست شدن حاکمیت بدست اصولگرایان از بین رفته و دستگاه علی خامنه ای، در فقدان ویترین سیاسی اصلاح طلبان، لخت و عور، در دید همگان قرار گرفته است. اظهارات اخیر اعلم الهدا پدر زن رئیسی پس از عضویت دائم و رسمی رژیم در پیمان منطقه ای شانگهای مبنی بر اینکه ازین به بعد وابستگی رژیم به غرب قطع و با پیوستن به این پیمان از آمریکا و اروپا جدا و همکاری اقتصادی با شرق را تکمیل و جایگزین آن می کنیم و اینکه دنیا تنها آمریکا و اروپا نیست در همین راستا می باشد.
ب)آنچه دربین بازیگران اصلی درصحنه روابط بین الملل می گذرد:
چین بعد از قروپاشی شوروی رسماً شمشیرها را علیه اقلیت شصت میلیونی مسلمان و عمدتاً مقیم ایالت خود مختار سین یانک هم مرز با هند و پاکستان، افغانستان، قزاقستان، قرفیزستان، تاجیکستان،روسیه و مغولستان از رو بست. غرب بعد از پی بردن به سیاست حزب کمونیست چین مبنی بر درس گرفتن از فروپاشی شوروی با کمربند سبز، تاکتیک های جدیدی جهت مهار چین و دچار سرنوشت شوروی کردن آن، در پیش گرفت و آن باز کردن بازارهای خود به روی کالاهای چینی بود.در حالی که چین با محصولات ارزان تولید شده، توسط بردگان کاری مسلمانان چین بازارهای غرب را یکی بعد از دیگری فتح می کرد ، آمریکا و اروپا درین تصور بودندکه چین را در دام اقتصاد خود و خاصه خرجی ها با باز گذاشتن دروازه های غرب بروی کالاهای چینی با انباشت پول و سرمایه در آن کشور سرانجام باعث تعدیل دکترین های حزب کمونیست چین و فروپاشی کمونیسم در چین و بازگشت چین سرمایه دار به بازارسرمایه داری جهانی خواهند شد.
چین و جستجوی فضای حیاتی:
تا یکی دو دهه پیش نگرانی محافل دانشگاهی و حزبی غرب، بخصوص اروپا افزایش تصاعدی جمعیت چین و خطری که دولتمردان چین را به فکر حصول به فضای حیاتی بیشتر باین جمعیت وا میدارد بود.کاری که هیتلر را بر اساس تئوری فضای حیاتی مکندر و اعلام اوکراین به عنوان قلب این فضای حیاتی، بعلت زمین های حاصلخیز و استپ های سیاه، جهت تبدیل آن به طلای سبز و انبار غله دنیا وادار به حمله به شوروی نمود.از نظر این محافل بدست آوری فضای حیاتی از طریق حمله اتمی غیر ممکن بوده موجب از بین رفتن نسل بشریت در کره زمین می گردد، در نتیجه تصور این بودکه ساختن کشتی های غول پیکر چینی عمدتاً برای انتقال نیروهای نظامی اش برای فتح این فضای حیاتی است و اینکه غرب قبل از رسیدن این نیروها به مقصدمی تواند این کشتی ها را منهدم کند.
قرارداد بیست و پنج ساله چین با جمهوری اسلامی:
انعقاد این قرارداد در راستای احیای جاده ابریشم،نورافکن های ذهن این محافل را روشن نمودکه این انتقال از طریق جاده مزبور و قطار سریع السیر و عبور از ایران، خواهد بود.بعد از انعقاد این قررداد چهار صد میلیارد دلاری بودکه آمریکا و اروپا را، به فکر انتقال مرکز استراتژیک خود از خاورمیانه به آسیای جنوب شرقی و اقیانوس هند انداخت و بمنظور حصول به این امر تدارکات زیر را لازم دید:
پیمان ابراهیم و تبدیل اسرائیل و متحدین اش در این پیمان، به عنوان ژاندارم منطقه وجایگزینی مطمئن در پی خروج ارتش آمریکا و نیروهای ناتو، از منطقه و انتقال آنها به آسیای جنوب شرقی بود.
اتحادی دیگر در مرز های ایران بین اهل تسنن شامل ترکیه پاکستان،آذربایجان و عربستان که نیم نگاهی نیز به اهل تسنن ایران دارد و رزمآیش مشترک آذربایجان ، ترکیه و پاکستان، در آبهای داخلی پاکستان تحت عنوان مانور دوستی سه برادر، نماد کامل این پیمان بشمار میرود.
استقرر طالبان در کابل با جا گذاری قریب به نود میلیارد دلار تسلیحات جنگی پیشرفته که به این ترتیب با خروج نیروهای غرب از خاورمیانه، ژاندارمی منطقه در غرب و جنوب به اسرائیل و اعضای پیمان ابراهیم و در شمال و شرق منطقه بعهده پروسه دوستی سه برادر ترکیه پاکستان آذربایجان گذاشته شد.
شرارت های رژیم و بمب اتمی امام زمانی
مقاومت رژیم در مقابل بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و ایجاد مانع در مقابل این بارزسی و حقیقت یابی ها، ناز و کرشمه در مقابل اجلاس هفتم برجام و به عهده تعویق انداختن آن خبر از تولید موجود سهمگینی می دهد که دنیا اعم از شرق و غرب و شمال و جنوب طاقت تحمل آن را ندارد.چون بیش از دو دهه است که شرارت های رژیم در ایجاد حمام های خون در منطقه، راهزنی دریائی،گروگانگیری،ایذائات بیشمار علیه همسایگان جنوبی، پدر خواندگی تروریسم بین الملل،ایجاد مرکز تروریسم هوایی در کاشان برای آموزش تروریست هایی از عراق ،سوریه، یمن لبنان و.. مزید بر علت نفرت دنیا از رژیم شده است.
برخی رخداد ها، نشانه ها و علائم، بر آنچه که گفته شد را مهر تایید میزند:
هفته گذشته سران آمریکا ، انگلستان و استرالیا توافقنامه همکاری سه جانبه در حوزه های دیپلماتیک ، امنیتی و نظامی در سراسر منطقه و اقیانوس هند اعلام نمودکه چین آن را نشانه ذهنیت جنگ سرد نام برد.
مصوبه پارلمان اروپا و تشدید سیاست های سخت گیرانه اتجادیه اروپا در قبال روسیه و مصوبه اخیر پارلمان اروپا، مبنی بر ممنوعیت خرید کالاهایی که از طریق اجباری تولید شده اندکه عمدتاً مربوط به سوء استفاده چین، از برده گرفتن مسلمانان، بعنوان آغازی بر تحریم عمومی کالاهای چینی.
برجام و تغییر موضع اسرائیل
هفته گذشته آن اضطراب و نگرانی که بعد از روی کار آمدن دولت جو بایدن،در اسرائیلی ها ایجاد شده بود در پی دیدارهای اخیر مقامات دو کشور در مورد برجام و تحریم ها و برنامه اتمی رژیم، کاهش یافت و رسانه ها اطلاع دادند که اسرائیل احیای برجام را طی شروطی پذیرفته است که حاکی از این امربودکه اسرائیلی ها قانع شده اند ، سیاست های اخیر خروج سربازان آمریکایی و آوردن طالبان به قدرت در کابل، یک دام گستری علیه رژیم و هم پیمان اش چین، برای جلوگیری از احیای جاده ابریشم بوده است که رژیم اگر با طالبان دوستی فعلی را ادامه دهد، یا در گیری هایی بین دو رژیم طالبانی رخ دهد سرانجام به توقف پروژه جاده مزبور و نیز منجر به خاتمه رژیم و مرگ آن خواهد شد.بخصوص اینکه ایجاد دیوار مرزی و توسعه با شتاب آن از سوی ترکیه در مرزهای ایران و نیز سیم خاردار کشیدن در مرز های ایران از سوی پاکستان، حکایت از اتفاتی دارد،که در شرف تکوین است.
نتیجه آنکه: مرکز ثقل استراتژیکی جهان درحال انتقال از خاورمیانه به آسیای جنوب شرقی و اقیانوس هند است و در چنین دنیایی رژیم تهران، وجود خارجی نخواهد داشت.
کمپین سفارت سبز
Leave a Reply