چرا مردم ایران با وجود برخورداری از ثروتها و منابع سرشار، امروز با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند؟ زیرا یک رژیم بهکلی نامشروع و بهشدت منفور که با جامعه ایران یک دریا خون فاصله دارد، هزینه حفظ قدرت خود را از جان و خون و گوشت و پوست مردم میپردازد.سال گذشته، شمار قربانیان کرونا در ایران از نیممیلیون نفر گذشت. اگر علی خامنهای رهبر نظام ولایت فقیه عمداً راه گسترش این بیماری را باز نگذاشته بود و اگر درصد اندکی از ثروت هزار میلیارد دلاری بنیادهای چپاولگر خود را صرف مهار کرونا میکرد، مرگ و میر کرونا در ایران چند برابر پایین میآمد. امروز یک فقر طاقتفرسا گریبانگیر دستکم ۸۰-۷۰درصد جمعیت کشور شده است. این فقری است که در آن، هر دقیقه هشت نفر به زیر خط فقر مطلق سقوط میکنند و میگویند در ۱۰۰سال اخیر سابقه نداشته است .هر سال یک میلیون و دویست هزار نفر اقدام بهخودکشی میکنند که به مرگ ۴۰هزار نفرشان منجر میشود. عده ای مجبور به فروش اعضای بدن خود شدهاند. زنان تیرهبخت، نوزادان خود را گاه به بهای ۸۰۰هزار تومان یعنی فقط ۳۲دلار بهفروش میرسانند. امروز در ایران، سرانه مصرف پروتئین و لبینات کمتر از نصف استاندارد جهانی است، پس از گوشت، حالا لبنیات و تخممرغ هم از بسیاری سفرهها دارد حذف میشود. زنان سرپرست خانوار میگویند دیگر نان و ماست هم نمیتوانیم بخوریم. ۵ تا ۸میلیون کودک معصوم را به بازار بیرحم کار کشاندهاند؛ با دستمزدهای ناچیز، در محیطهای آلوده، بدون بهداشت و بدون هر گونه بیمه و حمایتی. دستکم پنجهزار نفرشان روزانه ۱۰ ـ ۱۱ساعت در پایتخت، زبالهگردی میکنند تا تاجران وابسته به علی خامنهای و بیت وی هر سال چند هزار میلیارد تومان از همین زبالهگردیها سود ببرند.در چنین وضعیتی، نسبت به تمام کشورهای خاورمیانه بیشترین تعداد میلیاردرها در ایران سر برآوردهاند که مستقیم و غیرمستقیم از بیت علی خامنهای ارتزاق میکنند. مردم بدون درآمد، بدون شغل و بدون سرپناه روزبروز به جمعیتشان افزوده میشود. در سال۹۹ هر شب ۴۹۰هزار بیخانمان به گرمخانههای تهران مراجعه میکردند. یک سال بعد شمار آنها به روزی ۷۰۰هزار نفر رسید.بخش زیادی از جمعیت کشور جایی ندارند که شب تا صبح در آن سر کنند. بین یک چهارم تا یکسوم جمعیت کشور در ۳هزار سکونتگاه حاشیهیی زندگی میکنند که بیغولههای فقر و ستم و محرومیتاند.بیخانمانها پول میدهند تا شبها بهصورت نشسته در اتوبوس بخوابند یا در پشتبامها و یا در محل نخالههای ساختمانی و محل پسماندهای شهری شب را بگذرانند. این فلاکتی است که علی خامنهای و نظام ولایت فقیه وی بر زندگی مردم ایران تحمیل کردهاند. دستمزدهای فعلی دیگر کفاف خرج زندگی را نمیدهد، دیگر کفاف درمان و دارو را نمیدهد. این است که «اعضای خانواده بهصورت انفرادی یا جمعی آواره شدهاند و در مکانهای مختلف از نهر و جوی و نخالههای ساختمانی گرفته تا قبرستانها و گورهای آماده شده یا مترو و ساختمانهای متروکه، شب را به صبح میرسانند».
شایان ذکر است که شورای مرکزی کمپین سفارت سبز ، ادامه حاکمیت موجود را مغایر منافع ملی مردم ایران دانسته و خواهان تغییر ساختاری این بساط قرون وسطائی، با اراده مردم و جایگزینی آن با حاکمیت ملی هستند. ادامه این وضع به جز ضرر ملی و به پایان رسیدن منابع و ذخایر ملی و خسارت دائمی به کشور چیز دیگری را نصیب ایران و ایرانی نخواهد کرد. خیزش های سرتاسری معلمان و کارگران و سایر اقشار جامعه در روزهای جاری و در مقابل یکدست شدن مطلق و تمام و کمال هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب به عنوان بازوان قدرت رژیم و ایستادن تمام قد در مقابل ملت از رهبر تا سران نظامی رژیم نشان داد ، وحشت سرتاپای این بساط فساد و تباهی را که بنام خدا و دین آدم کشتند و جنایت کردند و ایران و ایرانی را بر باد دادند فراگرفته و جز اعضای انگشت شمار راس هرم قدرت ،مابقی نیروها در وضع مشابه مردم و همدرد با ملت قرار دارند.در چنین حالتی پیوستن جمعی نیروهای صف و میانه دستگاههای دولتی و نظامی ،هزینه این تغییر و خسارت جانی و مالی و میهنی را به حداقل و پیروزی نهایی را به انجام میرساند.
Leave a Reply