خفقان خبری دررسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور: فروپاشی درسکوت سانسور!!

در عصر اطلاعات، سکوت گاه مرگبارتر از دروغ است و امروز ملت ایران با سکوتی تحمیلی از سوی رسانه‌هایی مواجه‌اند که رسالتشان روشنگری بود اما بدل به ابزار مدیریت افکار عمومی برای بقای حکومتی فاسد و شکست‌خورده شده‌اند. رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور که می‌بایست صدای مردم در بند باشند به‌طور گسترده در مسیر معکوس آن حرکت می‌کنند یا با ساده‌سازی خطرناک مسائل حیاتی، یا با سانسور هدفمند واقعیات، یا بدتر از آن با دادن تریبون به تحلیل‌گران مذهبی‌نظامی که با چهره‌های اصلاح‌طلبانه در حال تطهیر رژیمی ورشکسته‌اند.واقعیت سیاسی امروز این است که جمهوری اسلامی نه جایگاه مردمی دارد نه مشروعیت بین‌المللی و نه قدرت هماهنگی درونی. نشانه‌های فروپاشی از درون و بیرون هم‌زمان بروز کرده‌اند. ساختار امنیتی، اقتصادی، ایدئولوژیک و حتی اعتقادی این نظام دچار سایش کامل شده است.مردم دیگراعتنایی به جناح‌بندی‌های درون‌سیستمی ندارند : نه اصلاح‌طلب می‌خواهند و نه اصول‌گرا. افکار عمومی با شفافیت بی‌سابقه‌ای نشان داده‌اند که خواهان عبور کامل از کلیت نظام و بنیان‌های مذهبی آن هستند. این نه صرفاً یک اعتراض اجتماعی بلکه یک طرد ایدئولوژیک است که پیام آن روشن است: آینده ایران سکولار مدرن، آزاد و به دور از هر گونه دخالت دینی در سیاست خواهد بود. در چنین شرایطی، رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور که با بودجه‌های کلان از سوی دولت‌ها و نهادهای مشخص تغذیه می‌شوند به جای ایفای نقش تاریخی خود، به ابزار مهندسی افکار تبدیل شده‌اند. پیام‌های کلیدی شاهزاده رضا پهلوی و اقدامات شبانه‌روزی ایشان و حضور نخبگان نظامی و سیاسی در تبعید عملاً نادیده گرفته می‌شود. جای این صداها را کارشناسانی گرفته‌اند که سابقه نزدیکی با نظام دارند و روزگاری از ((آشتی ملی)) دم می‌زدند و امروز با ژست علمی و تحلیلی در تلاشند تا واقعیت فروپاشی نظام را پنهان کرده و افکار مردم را از ((ضرورت گذار کامل))به سمت ((اصلاح درونی)) منحرف کنند.
این انتخاب هدفمند نیست بلکه توطئه‌ای خاموش است برای بی‌اثر کردن مقاومت ملی. وقتی رسانه‌ها به‌جای بازتاب اراده ملت به انتقال‌دهنده پیام‌های استتار شده نهادهای امنیتی تبدیل می‌شوند دیگر نمی‌توان از آزادی رسانه‌ای سخن گفت.
با وجود تمام این خفقان، آنچه متوقف نشده تلاش نسل جدیدی از نخبگان سیاسی و نظامی ایرانی در خارج کشور است که برخلاف موج عمومی به‌دور از چشم‌اندازهای ((ریفرم مذهبی)) بر ساختن ایران آزاد و دموکراتیک فردا تمرکز دارند. افرادی که نه تنها فهم عمیقی از ساختار قدرت جهانی دارند بلکه توان اجرایی برای بازسازی کشور، برقراری نظم امنیتی و ایجاد سیاست خارجی مؤثر را در خود دارند.مضحکه‌های خبری در شبکه‌های فارسی‌زبان، با تیترهای درشت برای هر اظهارنظر بی‌محتوای یک روحانی در تضاد کامل با سکوتی است که در برابر مهم‌ترین رویدادهای سیاسی اپوزیسیون اعمال می‌شود. اگر ردپایی از صدای ملت ایران در فاکس‌نیوز یا منابع مستقل دیده می‌شود این نه از تمایل رسانه‌های فارسی‌زبان بلکه حاصل اراده خستگی‌ناپذیر کسانی‌ست که تصمیم گرفته‌اند در تاریکی مطلق بجنگند.ما در آستانه لحظه‌ای تاریخی هستیم. هر نظام فاسدی پیش از فروپاشی وارد مرحله‌ای می‌شود که در آن همه چیز به ظاهر آرام است ولی ستون‌ها یکی‌یکی از درون می‌شکنند. جمهوری اسلامی امروز دقیقا در همین مرحله است. تمام نهادها به پوسته‌ای بی‌محتوا تبدیل شده‌اند رهبران سیاسی به مضحکه جهانی بدل شده‌اند و ساختار مذهبی مشروعیت اخلاقی خود را برای همیشه از دست داده است.
ملت ایران تصمیم خود را گرفته است و تاریخ نشان داده هیچ قدرتی هیچ سانسوری و هیچ رسانه‌ای قادر به جلوگیری از اراده‌ای که در دل یک ملت شعله‌ور شده نیست. کسانی که امروز با پنهان‌کاری و تحلیل‌های منحرف در مسیر بازسازی چهره رژیم قدم برمی‌دارند، دیر یا زود باید پاسخگوی وجدان عمومی و تاریخ باشند و به قولی: اندکی صبر، سحر نزدیک است


نویسنده:دکتر بهزاد معصومی

نوشته‌های تازه

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*