ایران امروز در نقطه ای ایستاده است که اینده ان تنها دو مسیر پیش رو دارد. سقوط کامل یا بازسازی ملی. این کشور با تاریخی چند هزار ساله امروز با بحرانی روبرو است که ترکیبی از فروپاشی اجتماعی شکاف طبقاتی فساد ساختاری و سرکوب سیاسی. فقر و گرانی زندگی میلیونها شهروند را به مرز نابودی رسانده است و در عین حال با اقلیتی روبرو هستیم که از رانت و تباهی تغذیه کرده اند و بی اعتنا به رنج اکثریت جامعه به انباشت ثروت ادامه میدهند. این اقلیت نوکیسه به مانعی در برابر تغییر تبدیل شده اند اما تجربه تاریخی نشان میدهد چنین موانعی در برابر فشار ملت پایدار نمی مانند.
مشکل امروز ایران فقط اقتصادی نیست. مسئله اصلی بحران مشروعیت سیاسی است و بهتر است بگویم بحران مدیریت در تمامی نهادهای لشگری و کشوری است . نسل جوان اندیشمند و زنان اگاه و تحصیل کرده و دلسوز ایران که بزرگترین سرمایه اجتماعی کشورند دیگر هیچ نسبتی با ساختار قدرت ندارند. حکومت صرفاً با ابزار سرکوب دوام یافته و سرمایه اجتماعی ان عملاً به صفر رسیده است. ایران اکنون شاهد شکافی عمیق میان دولت و ملت است. شکافی که هر بحران داخلی یا خارجی میتواند ان را به نقطه انفجار برساند. ایران به دلیل جایگاه ژئوپلیتیک خود فقط یک مسئله داخلی برای مردمش نیست. ثبات یا بی ثباتی در ایران تاثیری مستقیم بر منطقه خاورمیانه و حتی جهان دارد. این کشور در موقعیتی قرار دارد که هر تحول در ان میتواند نظم خاورمیانه را به لرزه دراورد. اگر این تحولات به سمت هرج و مرج برود پیامدهای ان تا فراتر از مرزهای منطقه خواهد رفت. اما اگر مسیر بازسازی ملی انتخاب شود و همانطور که در مقالات قبلی مطرح کردم ایران جدید میتواند با تشکیل دولت موقت به رهبری و هدایت شاهزاده رضا پهلوی و در اتحاد با اسراییل به محور ثباتی تازه در خاورمیانه تبدیل شود. واقعیت این است که ازادی و تغییر سیاسی در ایران بدون هزینه ممکن نیست. تاریخ نشان داده که ملت ایران همواره توانایی پرداخت این هزینه را داشته است. امروز نسل جدید سکوت را کنار گذاشته و زنان پیشگام مطالبه حقوق خود شده اند. کارگران و کشاورزان نیز دیگر تن به بی عدالتی نمیدهند. جامعه مدنی هرچند سرکوب شده اما همچنان نفس میکشد و اماده بازگشت است. ظرفیت تحول در ایران وجود دارد و سرکوب نمیتواند ان را برای همیشه خاموش کند.حاکمان کنونی باید بدانند که تکیه بر خشونت و فساد پایدار نیست. انان که ثروت ملت را غارت کردند جوانان را کشتند و اینده را فروختند دیر یا زود با قضاوت تاریخ روبه رو خواهند شد. هیچ قدرتی نتوانسته است درازمدت بر موج تغییر اجتماعی ایران غلبه کند.
ایران خانه ای است که ملت ان حاضر نیست ان را از دست بدهد. این سرزمین میراث مشترک و اینده مشترک همه ایرانیان است و در صورت اتحاد با اسراییل تاثیر شگرفی در امنیت ملت یهود و همچنین امنیت ملی ایران جدید خواهد داشت . هیچ نیروی داخلی یا خارجی قادر نیست این پیوند را نابود کند. این پیوند نام خلیج فارس و امنیت جزایر سه گانه را نیز در پی خواهد داشت ..ملت ایران طی این ۴۶ سال بارها در تاریکیهای این حکومت ظالم بذر فردا کاشته است ! مهسا یکی از ان بذرها بود و هزاران مهسا روییده و امروز زمان درو فرا رسیده است.
ایران از خاکستر بحران کنونی برخواهد خاست. این کشور دوباره میتواند جایگاه شایسته خود را به دست اورد. ملت ایران شکست خورده نیست ، فراموش شده نیست و بی اینده نیست. این ملت بارها سقوط کرده و بارها برخاسته است. بارها از دل سختیها راهی تازه گشوده است. امروز نیز همین اتفاق رخ خواهد داد. ایران دوباره برخاسته و اینده خود را بازخواهد ساخت.این تنها یک ارزو نیست. این سخن دل نود میلیون ایرانی است.
نویسنده : دکتر بهزاد معصومی
Leave a Reply